• وبلاگ : يادداشت
  • يادداشت : بعضي ها توي رختخواب نمي ميرند
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    در پاسخ شما به کامنت اول، شما ديگر چرا؟! من هميشه مشکل بزرگم اين بوده که در اين مملکت همه به روشنفکري فحش ميدن. از روحاني بالاي منبر گرفته که براي اثبات روضه هايش روشنفکران را بکوبد تا مردم عادي و عامه و حتي قشر هنرمند و ...
    حالا هم که يک روشنفکر آرزوي تاريک انديش بودن دارد! خودزني چرا؟!
    در هيچ کجاي دنيا فاصله بين مردم و روضشنفکر انقدر زياد نيست. هميشه هر دو به هم فحش داده اند!
    نمي دونم، شايد چون تمامي روشنفکران را شبيه استاد منزوي شبهاي روشن ميبينم دوستشان دارم!
    پاسخ

    يه کم بيشتر به متن مورد اشاره تون فکر کنيد شايد محتواي کامنتتون تغيير کنه.
    اتفاقا الان تو يکي از وبلاگ ها خوندم که نويسنده اش اعتراض کرده بود نسبت به اين فاجعه.بعد بهش سخت اعتراض کرده بودن!خب براي من عجيب بود!چرا اظهار ناراحتي براي مرگ کساني که نزديکان ما هستند بايد اينقدر سخت باهاش برخورد بشه؟!و بعد يک سري دلايلي در رد دين و خرافه و اين جور مسايل مطرح شد!که باز من ربطش رو با مرگ اون دوهزار نفر درک نکردم.احتمالا اين جور وقتا نمي تونم اين قدر روشنفکرانه برخورد کنم و ترجيح ميدم توي شوک اين قضيه باقي بمونم!چون حقيقتا هنوز براي من قابل هضم نيست کشته شدن دو هزار نفر فقط به خاطر اينکه از يه خيابون ماشين ها مي خوان رد بشن؟!اصلا نمي تونم تو ذهنم جمعش کنم و بفهمم چي شده؟!بعد يه عده اي سنگ بر داشتن مي زنن به جنازه ها و مي گن:حقتونه حجاج نامسلمون که گند زدين به مسلموني!من نمي فهمم،راستش من اصلا به اين دست حرفا که مي رسم نفهم ميشم!
    پاسخ

    سفاک ترين افراد و گروه ها روشنفکرترين هاي آدميزادن اگر تشخيص لياقت و حق حيات، روشنفکريه..‌‌‌/و من با کمال ميل تاريک انديش خواهم بود.
    به نظرت من اگر با خوندن اين پستت ياد مرگ حجاج تو منا بيفتم،اشتباهه؟ذهنم رفت به اين سمت...و اينکه داشتم به اين فکر مي کردم که مرگ اگر کجا توسط چه کساني با چه جزيياتي و چه وسعت از پوشش خبري اتفاق بيفته،چه قدر مي تونه واکنش ها نسبت بهش متفاوت باشه!مثلا من الان نمي دونم اگر خاله خودم تو اين ماجرا نبود باز هم به اين اندازه به خاطر ديدن موج جنازه هايي که روي هم افتاده و علت مرگشون که بر اثر خفگي و بسته شدن درها روي آدم هايي که زبون هم رو هم نمي فهمن و ترسيدن و ...همه اين تصويرها که تو سرم چرخ مي خوره اصلا...چون رفتم اونجا و مي دونم حتي وقتي گم ميشي دونستن يه زبان به کارت نمياد،چون وقتي سرت رو به هر طرف که مي چرخوني يه زبون مي شنوي....با همه اينا چه قدر مي تونست برايم متاثر کننده باشه؟مي دونم اين سوالي که بايد خودم بهش جواب بدم اما پستت باعث شد که بهش فکر کنم حتي اگر نويسنده چنين قصدي نداشت....
    پاسخ

    اتفاقا فکر کردم دقيقا درباره همين موضوع نوشته م: واکنش به اين فاجعه خاص.
    فاجعه ورزشگاه هيسل؟
    پاسخ

    بگيم يکي از بي شمار فجايع بشري...